يادداشتهای فریبا منتظرظهور

ساخت وبلاگ
سه کتاب، در باب نقاش‌ها و کشمکش ذهن و قلم‌موسالهای دور، تا همین چند سال قبل، به نقاش‌ها بسیار بدبین بودم؛ آخرین نفرات قابل‌اعتماد برایم بودند. در کتاب‌های آموزش نقاشی و طراحی از انسان یا حیوان صفحه با مداد سیاه تقسیم می‌شد و بر اساس تقسیمات هندسی، صورت و بدن در جای خود قرار می‌گرفتند. چشم‌ها و بینی و جمجمه و... هرچقدر تناسبات مدل موزون‌تر می‌بود، نقاشی و مدل زیباتر.به نظرم همه نقاش‌ها با دیدن هر موجود جاندار یا بی‌جانی او را درون مشبک‌های هندسی می‌انداختند و اندازه می‌زدند و تمام بی‌تناسبی‌ها را در نگاه اول کشف می‌کردند و در ذهن خود نمره می‌دادند.برعکسشان نویسنده‌ها بودند که از کتاب‌ها این‌طور شناخته بودم که اندازه‌ها برایشان عدد بود، و با ارقام و اعداد میانه خوبی نداشتند، و آخرین پارامتر برای ارزیابی بود، مثل هدایت که در معرفی خودش سال تولد و غیره را به سخره می‌گرفت.و بعدها که خودم شروع کردم به نوشتن متوجه شدم، تناسبات – لااقل برای ما- تا آن اندازه به‌دردنخور است که نویسنده‌ها بیشتر درگیر بی‌تناسبی می‌شوند تا تناسب.مثلاً در داستانی که برنده نوبل ادبیات 2019 اولگا توکارچوک نوشته بود و دوستم محبوبه شاکری ترجمه کرد، شخصیت محوری داستان انسان بسیار نامتناسب و عجیب‌وغریبی ازنظر ظاهر است و البته دوست‌داشتنی.و درواقع جذابیت برای نویسنده‌ها درست جایی پنهان‌شده که هیچ جذابیتی برای بقیه وجود ندارد .اما برگردیم به نقاش‌ها! این سه کتاب درباره نقاش‌ها و نقاشی و مدل آن‌هاست. مدل‌هایی که بیشتر رازآلودند تا دارای زیبایی به قول ساراماگو تجاری.هر سه جایی درنگ کرده‌اند که فراتر از تناسبات بوده، نه مقابل آن چهره‌هایی که برای مدل شدن یا تبلیغات در تلویزیون مناسب‌اند- و اغلب همین مدل‌ها انتخاب‌ش يادداشتهای فریبا منتظرظهور...ادامه مطلب
ما را در سایت يادداشتهای فریبا منتظرظهور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3fmontazer0 بازدید : 90 تاريخ : شنبه 30 مهر 1401 ساعت: 23:06

دیدارنیوز ـ سهراب مظاهریرمان " قلم فروش " جدید‌ترین اثر فریبا منتظر ظهور که توسط نشر تندیس منتشر شده داستان بلندی است در ۱۲ فصل که توسط دو کاراکتر اصلی روایت می‌شود؛ نیما و نسرین هر دو به نوبت و درعین حال باتفاق، بیشترین حالات شخصی و مشترک و نیزانگیزه‌های فردی و اجتماعیشان را بیان می‌کنند واز این رهگذربه مرورهدف، خصایص شخصیت‌ها وگره هاو درپیرنگ و داستان کتاب نزد خوانندگان مکشوف می‌گردد و به نظر می‌رسد که همین راویان دوگانه ومکمل، از ویژگی‌های خوب رمان محسوب می‌شود زیرا هر یک به فراخور شرایط وگره‌های داستان به موقع ادامه روایت رادربیان حالات وتمایلات یکدیگر به عهده می‌گیرند.داستان حال وهوای متفاوتی دارد چه به لحاظ تخیلات و واگویه‌های راویان و چه از نظر زمان روایت‌ها و رخداد‌ها؛ اما چندان از روند سنتی داستان نویسی فاصله نگرفته واینکه فهمیده می‌شود ماجرای کتاب در دوره اخیر اپیدمی کرونا اتفاق افتاده با اینکه به روز بودن نگارش را بازگو می‌کند، اما درتبیین بهتر محور موضوعی داستان چندان به کار نیامده و استنباط برای وجود مشکلات ناشی ازهمه گیری بر بازار نگارش و نشر به خواننده واگذار شده است.بارزترین شاخص دراهمیت رمان قلم فروش ملاحظه‌ شرایط فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی موجوداست که هشدار می‌دهد اندیشه و سمت و سوی قلم هم گاه به شدت تابعی از برآیند فاکتور‌های صرفا مادی واقتصادی و به تبع آن متاثر از وانهادگی‌های روحی وشخصیتی است.آبروی قلم و تقدس آن که طی چندین دهه اخیر با تبلیغات مکرر برعظمت قرآنی و رسالت انسانی آن تاکید شده و می‌شود، دراین رمان احوال متفاوتی را نمودار می‌کند که گرچه مشابهت‌های آشکاری با ساحت‌های فرهنگی نقاط دیگر جهان دارد، اما بار تاثیر و تاسف انگیزی آن بسیار م يادداشتهای فریبا منتظرظهور...ادامه مطلب
ما را در سایت يادداشتهای فریبا منتظرظهور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3fmontazer0 بازدید : 164 تاريخ : جمعه 9 ارديبهشت 1401 ساعت: 15:40

با سپاس از نویسنده گرامی خانم میرقدیری عزیزمحبوبه میرقدیری : کتاب جدید خانم فریبا منتظر ظهور- نویسنده‌ی خوب و بی‌ادعای ساکن تهران-رمانی‌ست به نام قلم فروش. خانم نویسنده موضوع مطرحی را برای داستانش انتخاب کرده و آن نوشتن برای دیگری‌ست در ازای دریافت پول و این البته که نوشتن پایان‌نامه تحصیلی نیست که سالهاست رایج شده و بی‌هیچ شرم و ممانعت صورت می‌گیرد، نخیر ، این بار پای نوشتن زندگی‌نامه و رمان در میان است. شاید فکر کنید زندگی‌نامه خیلی هم ایرادی ندارد ، من هم می‌گویم ندارد به شرط آن که روی جلد کتاب نوشته شود این کتاب داستان زندگی فلانی‌ست به قلم فلان کس، یعنی که نویسنده و تازه، آیا می‌شود و صحیح است هر کس پول دارد شرح زندگی‌اش را بنویسد و بخاطر پرداخت پول خودش را بزرگتر و رنگین‌تر از آن چه هست بنمایاند؟ اما رمان. این را هم باورتان بشود. خانم منتظرظهور روی خوب موضوعی دست گذاشته. نوشتن رمان برای کسی که حسرت نویسندگی دارد ، می‌خواهد در محافل ادبی بگردد و بچرخد با ادعای داستان‌نویس بودن. کتابش هم که حی و حاضر. پول دارد و کتاب را می دهد به یک ناشر پر آوازه و چند عکس هنری و گفتگو و ، و شک نکنید پس از این مرحله می‌شود برگزاری جلسه‌ی نقد و معرفی و... را هم خرید.گذشته از این،نویسنده به دنیای نسل جوان امروز-دختری دانشجو- و شکاف رفتاری و زبانی، نوع تفکر و علایق او با نسل قبل نیز پرداخته و این اشاره‌ی مختصر و مفید بر کشش داستان افزوده است. کوتاه بگویم،این رمان خانم فریبا منتظرظهور پرده از برنامه‌ی کریه و متعفنی برمی‌دارد که چندی‌ست متداول گشته و پیامد هایش چه خواهد بود؟ نگویم بهتر است.ناشر این رمان خواندنی کتاب سرای تندیس است.از کانال تلگرام ادبی و هنری ایشان: پولک سرخ http://t.me/polak يادداشتهای فریبا منتظرظهور...ادامه مطلب
ما را در سایت يادداشتهای فریبا منتظرظهور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3fmontazer0 بازدید : 155 تاريخ : جمعه 9 ارديبهشت 1401 ساعت: 15:40

فریبا منتظر ظهور از آن دسته نویسنده‌هایی است که سوژه‌اش را نه درگذشته، بلکه در حال شکار می‌کند.قلم‌فروش داستانی امروزی و در دوره‌ی کرونا است، محور اپیدمی نیست، ذهن فروشی است، چیزی مانند تن‌فروشی، شخم زدن گذشته و زندگی دیگران به قلم نویسنده‌ی کلاشی (پیکارسک) که خودش معتقد است از سر اجبار لگدمال نظام سرمایه‌داری و چیدمان پلیدِ فرهنگی‌اش شده است. نیما شخصیت اول قلم‌فروش آدمی متفاوت از دنیای پیرامونی قربانی ساختار فاسدی شده است که به صورت غیرمستقیم او را جایی قرار داده که امثال او را هیولاوار می‌بلعند.(وقتی که دو کتابش در سکوت خبری فروش نرفت، از سرزنش و تحقیر اطرافیانش خسته شد. یک سال بعد در سی‌و یک سالگی خانه را ترک کرد، رفت دنبال زندگی خودش، اندک پولش فوری تمام شد و فهمید فقر و گرسنگی چیست و شرم و تنهایی و خشم برایش باقی ماند. از خودش و کارش و از خانواده‌اش، از جامعه و ناشر و مردم متنفر شد. و روی آورد به این آدم‌های ناشناسی که در حسرت استعداد او بودند. استعدادش را به آن‌ها فروخت، کاری شبیه تن‌فروشی!) از متن کتاب.واژه‌ی انگلیسی picarecgue از واژه‌ی اسپانیایی picareco یا picares گرفته شده که معادل سازی دقیقی برای آن دشوار است. پیکارسک از پیکارو مشتق شده که به سربازان اسپانیایی در قرن چهاردهم میلادی گفته می‌شد. با گذشت زمان پیکارو تغییر معنا داد و به معنی کلاش، رِند، حیله‌گر و به کار گرفته شد. رمان پیکارسک نوعی وقایع نامه به شکل شرح احوال و از زندگی آدمی شیاد از طبقات پایین جامعه است در شغل‌هایی مانند خدمت‌کار و نوکر روایت می‌شود که اموراتش را از راه حقه‌بازی و رندی می‌گذراند. اما قلم‌فروش یک نوکر به شکل مرسومش نیست، یا خدمتکاری مفلوک با رفتاری نخ‌نما شده و کلیشه، قلم فروش نویسن يادداشتهای فریبا منتظرظهور...ادامه مطلب
ما را در سایت يادداشتهای فریبا منتظرظهور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3fmontazer0 بازدید : 158 تاريخ : جمعه 9 ارديبهشت 1401 ساعت: 15:40

رامین چایچی : وقتی از همه‌چیز، هیچ بسازی,نقدی بر رمان ماز"برای یک نویسنده ، رمان این واقعیت است که از هیچ همه‌چیز بسازی, ولی برای یک نویسنده که به بلوغ در نویسندگی رسیده است ، رمان این است که از همه‌چیز يادداشتهای فریبا منتظرظهور...ادامه مطلب
ما را در سایت يادداشتهای فریبا منتظرظهور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3fmontazer0 بازدید : 185 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 15:37

 نشریه, دانشجویی, سلامویژه نامه محیط زیست - خرداد98روایت, ویرانی,معرفی, کتاب دزده کشی اثر فریبا منتظرظهوررمان «دزده کشی» روایت, زندگی یک محیط‌بان است. زندگی‌ای پر از آوا‌های مختلف، از آوای تنهایی تا صدای سا يادداشتهای فریبا منتظرظهور...ادامه مطلب
ما را در سایت يادداشتهای فریبا منتظرظهور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3fmontazer0 بازدید : 214 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 15:37

نشریه چامه / شماره ششم / تیر ماه 98تفاوت, عشق در ادبیات, کلاسیک, و معاصر,فریبا منتظرظهور:در ادبیات, کلاسیک,، عشق با مفاهیمی چون زیبایی و صفات نیک گره‌خورده و اویی مورد عشق و توجه خاص است که این نوع خصایص را يادداشتهای فریبا منتظرظهور...ادامه مطلب
ما را در سایت يادداشتهای فریبا منتظرظهور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3fmontazer0 بازدید : 268 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 15:37

 فصلنامه, نگاه نو / مهرماه 1398 :...................معرفی" ماز" در نگاه نو تابستان نود و هشتماز (رمان) فریبا منتظرظهور - ناشر مؤلفم.ع.آتش برگماز رمانی است خواندنی به سبک رمانهای جادویی از بانوئی نویسند يادداشتهای فریبا منتظرظهور...ادامه مطلب
ما را در سایت يادداشتهای فریبا منتظرظهور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3fmontazer0 بازدید : 196 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 15:37

معرفی کتاب: "جهالت," نوشته,: میلان, کوندرا,فریبا منتظرظهور: " جهالت," داستان مهاجرانی است که از چکسلواکی دوران کمونیست به دیگر کشورها مهاجرت کرده‌اند. دختری که بعد از دانشگاه به فرانسه رفته و ازدواج‌کرده و يادداشتهای فریبا منتظرظهور...ادامه مطلب
ما را در سایت يادداشتهای فریبا منتظرظهور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3fmontazer0 بازدید : 174 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 15:37

  مناسبات و شرایط ناسالم و معیوب، یعنی بنگاه فرهنگی تبدیل شود به بنگاه تجاری و فقط به سود و روابط فکر ‌کند و مشاورانش حسابدار مسلکانی باشند که دغدغه‌شان سود است و بس، یعنی چندین ترجمه‌ی مختلف از یک کت يادداشتهای فریبا منتظرظهور...ادامه مطلب
ما را در سایت يادداشتهای فریبا منتظرظهور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3fmontazer0 بازدید : 234 تاريخ : شنبه 29 تير 1398 ساعت: 10:06