نشریه چامه / شماره ششم / تیر ماه 98
تفاوت, عشق در ادبیات, کلاسیک, و معاصر,
فریبا منتظرظهور:
در ادبیات, کلاسیک,، عشق با مفاهیمی چون زیبایی و صفات نیک گرهخورده و اویی مورد عشق و توجه خاص است که این نوع خصایص را دارا باشد و گاهی عاشق بدون دیدار معشوق و تنها با شنیدن وصف زیبایی و صفات اخلاقی او، شیدا میشود مثل خسرو و شیرین. اما در ادبیات, جدی معاصر, تلاش شده از این موضوع ارزش و اهمیت زدایی شود و فردیت و ویژگیهای فردی و تفاوت, است که عمده میشود و آن تفاوت, لزوماً با معیارهای جامعه منطبق نیست.
بهاینترتیب در ادبیات, معاصر, دلیل روی دادنِ عشق رازآلودهتر و غیرملموستر است. انسانشناسی به نام هلن فیشر میگوید هنوز معلوم نیست چه چیزی باعث میشود یکی عاشق یک نفر از بین یک جمع شود نه عاشق دیگری.
پابلو نرودا میگوید: بسیارند از تو بلندتر/بسیارند از تو زلالتر/اما بانو تویی.
در ادبیات, عاشقانه کلاسیک, پند و اندرز و نتیجه اخلاقی اهمیت خاصی دارد، و نوعی هشدار نیز تلقی میشود اما در ادبیات, معاصر, عشق را در میان باتلاق و سیاهی نیز بدون قضاوت داریم، برای مثال در فیلم سوتهدلان یا رمان طوطی.
در ادبیات, معاصر, چه زمانی که به دلیل ممیزی با حذف نمود بیرونی روابط عاشقانه و چه زمانی که بدون حذف و با زبانی عریانتر و صریحتر جزئیات بیان میشود، موضوع از تنانگی و شیءوارگی انسان و تمرکز بر زیبایی ظاهری فراتر رفته و واکاوی درونی بیش از گذشته و ادبیات, کلاسیک, مدنظر قرار میگیرد.
آن بخشی از ادبیات, معاصر, که تأکید بر اروتیسم دارد درواقع تفکر ارتجاعی است که سعی دارد مضامین ادبیات, کلاسیک, را با زبانی امروزی و بیپروا و بهکارگیری تکنیکهای روایی بیان کند وگرنه جریان پیشرو ادبی معاصر, که بر خودآگاهی یا فمینیسم یا مفاهیم اجتماعی تأکید دارد، حتی با زبان عریان، اروتیک محور نیست.
عشق در ادبیات کلاسیک, اغلب نمود عینی دارد و صدایش مستقیم یا باواسطه و پیام و نامه به گوش معشوق میرسد و قیلوقال راه میاندازد، برای مثال داستان شیخ صنعان را داریم، اما در ادبیات معاصر, با عشق خاموش و سکوت مواجهیم، اتفاقی که فقط درون فرد روی میدهد و ممکن است هرگز بازگو نشود و سکوت بخش مهمی از داستان و عشق فرایندی بیشتر ذهنی میشود.
و "خاموشی به هزار زبان در سخن است" (احمد شاملو)
سکوت سرشار از ناگفتههاست (مارگوت بیکل)
بيصدا /فرومیریزم /زير حجمي از سکوت/یکبار دستکم/ مرا به نام کوچکم/ صدا بزن (عمران صلاحي)
در ادبیات کلاسیک, عشق با مرگ و زندگی گره خورده است، یا مرگ مانند لیلی و مجنون، شیرین و فرهاد یا وصال مانند بیژن و منیژه، ويس و رامين، زال و رودابه، اما در ادبیات معاصر,، عشق جزئی از زندگی میشود نه انتخابی بین مرگ و زندگی. عاشق زنده میماند، فراموش و یا مُردگی در زندگی را تجربه میکند. مانند فرنگیس در چشمهایش یا آینه در کولی کنار آتش.
ادبیات معاصر, در غیرمادی و ذهنی بودن چنان پیش میرود که نوع اروپایی آن را در فیلم "او" میبینیم که مردی با آگاهی عاشق دختری میشود که ماهیت مجازی و خیالی دارد و تا نهایت پیش میرود و یا در بوف کور صادق هدایت.
در ادبیات معاصر گاهی راه عاشق شوریده به دنیای ولنگاری جنسی و یا روابط بیهدف و متعدد میانجامد. که در نمونههای خارجی عشق سالهای وبای مارکز و جنگل نروژی موراکامی نمونههای روشنی هستند که آن روابط متعدد قرار نیست خللی در عشق ایجاد کنند. و در مقابل در ادبیات کلاسیک, عشق با نوعی پرهیز گره خورده و عاشق تسلیم هوسبازی نمیشود.
گرچه ادبیات معاصر در بیان احساسات ژرفتری گام برداشته اما هنوز دایره واژگان ما برای بیان احساسات عمیق عاجز است. برای مثال اگر نامههای عاشقانه نویسندههای معاصر به معشوقشان را بخوانید با انبوهی کلمات تکراری مواجهید که خیلی زود مخاطب را خسته میکند. درحالیکه معشوق خوانش متفاوت,ی از همین کلمات داشته. مانند نامههای غلامحسین ساعدی یا شاملو و یا سیمین دانشور.
ادبیات تجاری معاصر برای از بین بردن ملال داستانهای عاشقانه به اروتیسم متوسل میشود، ادبیات روشنفکری به مونولوگ پناه میبرد و بهسختی میشود دیالوگهایی با عمقِ عشق نوشت. در ادبیات کلاسیک, برای زدودن ملال شاید از زیبایی آوایی متن سود میجستند.
بازآفرینی عشق در آثار ادبی بهمرورزمان دستخوش تغییر شده و این تغییر به باور بسیاری، در جهت مادیتر و زمینیتر و غیرمعناگراتر شدن بوده، که نتیجهی مادیتر شدن زندگی و تأثیر آن بر ادبیات است، اما نباید فراموش کرد ادبیات معناگرای معاصر به معنویت چندبعدی و پیچیدهتری میپردازد.
نگاه کمالطلبانه، زبان فاخر، پیوند خوردن عشق با مرگ و تأکید بر اخلاق در معنویتر تلقی کردن ادبیات کلاسیک, بیتأثیر نیست ولی به گمانم ادبیات کلاسیک به لحاظ مضمون و زبان غریزیتر است.
دریافت دوماهنامه, چامه - شماره ششم
http://chamehmag.ir/?p=2786
http://chamehmag.ir/
يادداشتهای فریبا منتظرظهور...
ما را در سایت يادداشتهای فریبا منتظرظهور دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 3fmontazer0 بازدید : 271 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 15:37